محل تبلیغات شما



سلام، غریب تر از هر غریب!
سلام، مزار بی چراغ، تربت بی زایر، بهشت گمشده!
سلام، آتشفشان صبر، چشمان معصوم، بازوان مظلوم، زبان ستمدیده!
سلام، سینه شعله ور، جگر سوخته، پیکر تیرباران شده!
سلام، امام غریب من!
*‌ *‌ * * * * * * *
ای کریم آل طه ! باور کن آسمان، تاب تنهایی نمی آورد و کمرش زیر داغت، خم خواهد شد.
*‌ *‌ * * * * * * *
ای کریم آل طه ! وقتی تو رفتی، چشمان آسمان سیاهی رفت و اشک از نگاه ستاره غلتید.
*‌ *‌ * * * * * * *
ای کریم آل طه ! باور کنم، تشییع غریبانه پیکرت را در هجوم بی امان نفرت و کینه؟
*‌ *‌ * * * * * * *
شهادت دومین نور ولایت، صاحب کرامت و شفیع قیامت، امام حسن مجتبى علیه السلام ، را تسلیت مى گوییم.


گاهی وقتها بعضی چیزها برای یه نفر میشه یک آرزو

و خیلی وقتها ما صاحب همون چیزها هستیم که آرزوی بعضی هاست

و ما ارزش آنچه را داریم نمیدونیم چون ساده و راحت بدستش آوردیم انگار قرار بوده همیشه همینجور باشه ، و نمیتونیم درک کنیم که چقدر میتونه یه آرزوی بزرگ و یک هدف ارزشمند و حتی دست نیافتنی باشه برای همون بعضی ها

⁦ミ●﹏☉ミ⁩

 


صفحات اینترنت جستجو میکردم چشمم به مطلب پزشکی افتاد که نوشته بود کلیه ها را گرم نگه دارید.


بعد از سه سال یه نفر پیغام بیاره که حلال کنی و ببخشی و تو نمیدونی میشه حلال کرد و گذشت . چه روزهایی سختی گذروندم و چقدر غصه خوردم و همین رنج و غصه منو مریض کرد .

نه میتونم خوشحال باشم از اینکه اونها ناراحتن و  و نه میتونم نبخشم چون قلبم دیگه تحمل این رنج و کینه را نداره .

همه چیز میشه درست بشه و برگرده سرجاش انگار اتفاقی نیفتاده اما مریضی من نه .تنها چیزی که نمیشه جبرانش کرد چون معلوم نیست من خوب بشم .

اما امیدوارم ،چون من خدایی دارم که حواسش هست،وقتی دوستم تعریف میکرد که چی گفتن تنها دلم لرزید و بغض کردم و گفتم خدایا ممنونم که فهمیدن اشتباه کردن و اعتراف کردن .

ولی چه حیف از روزهای عمرم‌ که با غصه گذشت و منو افسرده کرد . و شادی از دلم رفت.

به بقیه نگفتم چی شده عادتمه اول خودم باید در مورد اتفاقات فکر کنم در مورد همه چیزش چیکار باید بکنم ،وقتی که سنگینی اون موضوع کم شد احساس سبکی کردم به بقیه میگم .

میگذرم و به خدا واگذار میکنم میدونم که هر چیزی قانون خودشو داره اگه من کاری نتونم بکنم خودشون نتیجه کارهاشونو مبینن من فقط نظاره  گرم.


شنیدن و خوندن  خبرهای بد حالم بد میکنه و دچار استرس و اضطراب میشم و مدام نگران خونواده خودم میشم .

+ امروز یکی تعریف میکرد چند روز پیش تصادف کرده وقتی اون میگفت که چی شده من داشتم برای همه خونواده آیت الکرسی میخوندم، یه لحظه به خودم اومدم من دارم انرژی های منفی جذب میکنم بیخیال شدم گفتم سپردمشون به خدا قرار نیست همه راننده ها دچار حادثه بشن


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها